در قسمت اول از مقاله "کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه های گروهی"،
با مفاهیم برنامهریزی از طریق رسانههای گروهی، مغزهای متفکر طبقه ممتاز
(Elite) و بحث مالکیت رسانهها آشنا شدید. در ادامه، قسمت دوم و پایانی
مقاله ارائه میگردد.
در انتهای این پست می توانید مقاله کامل شامل هر دو قسمت اول و دوم را در قالب PDF دانلود کنید.
یکسانسازی افکار انسانی
ادغام کمپانیهای رسانهای در دهههای
اخیر، باعث ایجاد الیگارشی گروه کوچکی از کمپانیهای بزرگ شده است.
سریالها و فیلمهایی که میبینیم، آهنگهایی که میشنویم و روزنامههایی
که میخوانیم، تماما توسط پنج شرکت تولید شدهاند که صاحبانشان، روابط
بسیار نزدیکی با طبقه ممتاز جهان داشته و در بسیاری از موارد، خودشان از
طبقه ممتاز هستند. این شرکتها با در اختیار داشتن تمامی مجراهای خروجی، به
راحتی به عامه مردم دسترسی دارند و قادرند در اذهان مردم یک جهانبینی
معین و هماهنگ را قرار دهند، و با این کار، "یکسانسازی افکار" را عملی
کنند.
حتی جنبشها و احزاب و سبکهایی که به
عنوان موضوعات حاشیهای محسوب میشوند، در واقع، ضمیمهها و الحاقهایی
هستند بر جریان تفکر اصلی. رسانههای گروهی هستند که اگرچه محصولات مستقلی
تولید میکنند و دقیقا چهره شورشیهای مستقل را دارند، اما در واقع جزیی از
سیستم حکومتی هستند و هیچگاه با بخشهای مختلف آن ستیزه و مشاجرهای
نمیکنند. هنرمندان، آثار و ایدههایی که با طرز تفکر جریان اصلی سازگار
نباشند، توسط شرکتهای بزرگ یکی پس از دیگری، از معرض دید جامعه محو و
فراموش میشوند. اما در عین حال، ایدههایی که آنقدر معتبر و مطلوب به نظر
میرسند که توسط جامعه پذیرفته شوند، به طور ماهرانهای به مردم فروخته
میشوند تا به هنجارهای بدیهی جامعه تبدیل شوند.