بصیرتی

بصیرت به معنای نگاه دقیق و روشن به امور است و این هدف ماست

بصیرتی

بصیرت به معنای نگاه دقیق و روشن به امور است و این هدف ماست

بصیرت یعنى - آگاهى علمى ، - آگاهى عملى ، همراه با نکته سنجى و درایت و فهم ( عقلانیت و فهم ) . - انسجام و وحدت ملى - دشمن شناسى - بصیرت به تعبیر امیرمؤمنان ، یعنى مشاهده درست و دقیق حوادث ، تفکر و تدبر در آنها و سنجیدن مسائل و حوادث . رهبر فرزانه انقلاب در توضیح دقیق بصیرت مى فرماید : « بصیرت را در دو سطح میتوانیم تعریف کنیم . یک سطح ، سطح اصولى و لایه‌ى زیرین بصیرت است . انسان در انتخاب جهان‌بینى و فهم اساسى مفاهیم توحیدى ، با نگاه توحیدى به جهان طبیعت ، یک بصیرتى پیدا میکند . . . . این ، پایه‌ى اساسى معرفت است پایه‌ى اساسى بصیرت است . این بصیرت خیلى چیز لازمى است این را باید ما در خودمان تأمین کنیم . بصیرت در حقیقت زمینه‌ى همه‌ى تلاشها و مبارزات انسانى در جامعه است . این یک سطح بصیرت . بجز این سطح وسیع بصیرت و لایه‌ى عمیق بصیرت ، در حوادث گوناگون هم ممکن است بصیرت و بى‌بصیرتى عارض انسان شود . انسان باید بصیرت پیدا کند . این بصیرت به چه معناست ؟ یعنى چه بصیرت پیدا کند ؟ چه جورى میشود این بصیرت را پیدا کرد ؟ این بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روى آن تکیه و تأکید شده ، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او میگذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا میکند ، تدبر کند سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند به تعبیر امیرالمؤمنین ، اعتبار کند : « رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر » فکر کند و بر اساس این فکر ، اعتبار کند . یعنى با تدبر مسائل را بسنجد - « و اعتبر فأبصر » - با این سنجش ، بصیرت پیدا کند . حوادث را درست نگاه کردن ، درست سنجیدن ، در آنها تدبر کردن ، در انسان بصیرت ایجاد میکند یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود . امیرالمؤمنین ( علیه الصّلاه و السّلام ) در جاى دیگر میفرماید : « فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر » . . . » ( سخنان مقام معظم رهبرى در جمع دانشجویان استان قم 1389 )

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

شغل انبیای آمریکایی

ehsan mollaei | چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ

کرامتِ موت اختیاری:

عرفای بزرگ با تهذیب نفس و مراقبتهای ویژه ای که از خودشان داشتند به مقاماتی از جمله کرامتِ موت اختیاری نائل میشدند؛ در دورانی که مردم سیاهپوست آفریقایی دچار حبِّ دنیا و حبّ بالذات بودند مردمانی از سرزمین اخلاق مدار و متمدن آمریکا به این دیار داخل شدند و با برنامه های فرهنگی و اردوهای مداوم، آنها را به مهد تمدن، سرزمین اخلاق و عرفان یعنی آمریکا گسیل می دادند و پس از تلاشهای شبانه روزی اساتید اخلاق بشر، دید آنها را نسبت به دنیا تغییر داده و در آنها نهال حبِّ به آخرت و عشق ورزیدن به مرگ و دیار باقی را می کاشتند به طوری که راشدِ آفریقایی با هدایتهای مرشد آمریکایی، طی طریقت می کرد و کم کم به کراماتی از جمله موت اختیاری و حتی اختیار موت عهد و عیال را به دست می آوردند؛ به طوری که بین انواع مردن، مثل مردن به دلیل سوء هاضمه و کمبود آب و غذا و مردن در معدن به دلیل سختی کار و یا مرگ تدریجی بر اثر تنبیهات عرفانی و یا خودکشی، یکی را به اختیار خودشان انتخاب میکردند و همچنین کسانی که عشق به خانواده داشتند برای تسریع طی طریقت کردن خانواده، آنها را خفه میکردند تا کمتر به آلودگی های دنیا دچار شوند و زودتر به سعادت برسند.

تنبیهات عرفانی:

همه ی ما اذعان داریم که کودکان دوران پست مدرن نسبت به گذشتگان لوس و نُنرتر هستند که روانشناسان عامل آن را نبود فلک برای ایجاد نظم و اخلاق میدانند، و به همین دلیل، کودکان نازک نارنجی تر شده اند، از همین روی،فاتحان خاک آمریکا که به علوم جدیده از جمله روانشناسی احاطه داشتند در راستای تادیب آفریقاییان وحشی، آنها را به فلک میبستند و بر کفل و پشتشان با تازیانه میزدند تا مبادا فکرشان سمت توحش اولیه برود و آنها را با همین سبک سنتی به سمت نظم نوین جهانی با رویکرد اخلاق مدارانه معکوس، سوق دادند این سبک تمدن زایی را سعید نوری خوب بیان کرده است که میگوید:

بچه که بودم به من آموختند:

 فحش نباید بدهی گوسفند

بی ادبی بوده از این خانه دور

حرف رکیکی نزنی بیشعور

معدن کاری، شغل انبیای آمریکایی:

بهترین آموزش اخلاق به عقیده اساتید اخلاق، اخلاق عملی است، همانطور که عمو سام، اعلی مقامه لِاِرشاد الظالمین، میفرمایند: "تربیتی که مایه ای از عمل و محسوسات ، در آن نباشد به درد عمه سام می خورد". اصلا دلیل اصلی اشتغال و سرمایه گذاری انبیای آمریکایی در معادن طلا به همین دلیل است، حالا هر چه قدر شما بگویید که قلب انسان گنجینه طلا است مگر این سیاهان نفهم، میفهمند، به همین دلیل آنها را به کار در معدن گماردند تا طلا را با دستان خود از قلب کوه استخراج کنند و ببیند که قلب انسان گنجینه ایست بس گرانبها، البته انبیای غرب وحشی، این گنجینه را سریع از آنها میگرفتند و کمی هم مورد تنبیهات عرفانی قرارشان میدادند تا فکرِ مایه ی فساد(ثروت) از سرشان بیفتد تا مبادا علاقه شان به طلا آنها را از راه سعادت به راه شقاوت و دنیا دوستی و حرص و آز بکشاند.

تربیت فرزندان:

از آنجا که سرخپوستان بومی آمریکا نه میدانستند آینده چیست و نه برنامه ریزی برای آن!!! و بلا قید و بی مهابا بچه به دنیا می آوردند و تکثیر و تکاثر بی رویه داشتند، و به فکر تربیت آنها نبودند، پیامبران تمدن آمریکا تصمیم گرفتند که پیام، فرزند بیشتر، تربیت بدتر را در آنها نهادینه کنند که با تلاش بی وقفه هرنان کورتز و اندرو جکسون این مهم به نتیجه رسید و به گونه ای موالید آنها کنترل شد که طی چند صد سال، جمعیت آنها بر روی 2 میلیون تثبیت شد و بزهکاری هایی که ممکن بود از تربیت بد و جمعیت بی رویه آنها ایجاد شود در نطفه خفه شد.

نویسنده: احسان ملایی

ذکر مطلب با درج منبع بلامانع است

http://soltan-ol-zahekin.blog.ir/1395/04/09/hoghoogh%20bashar

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی