آموزش مجازی مطالعات آمریکا شناسی(جلسه6)
جلسه ششم:بررسی وضعیت فرهنگی آمریکا
6- دریافت فایل آفلاین جلسه ششم
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ
الحمدلله قاسم الجبارین، مبیر الظالمین، مدرک الحاربین، نکال الظالمین، صریخ المستصرخین، موضع حاجات الطالبین، معتمد المؤمنین
و صلی الله علی سیدنا محمّد و آله الطاهرین و لعن الله علی اعدائهم اجمعین
عزیزان من، اساتید محترم، دانشجویان عزیز سلام عرض میکنم. صحبتی را که در این جلسه بنده با شما خواهم داشت؛ در ارتباط با وضعیت فرهنگی امریکا است؛ در گذشته و در حال حاضر.
بعضیها تصور میکنند؛ از لحاظ فرهنگی غرب یا امریکا این وضعیتی را که الآن به این صورت دارد؛ در طول تاریخ هم اینگونه بوده. در صورتی که اینگونه نیست. بنده مثالهایی را برای شما خواهم زد که شما ببینید وضعیت فرهنگی غرب، از جمله امریکا در گذشته چگونه بوده و بعد به تدریج آن را به چه صورت در آوردند؟ خوابی را که برای جوامع شرقی و از جمله کشورهای اسلامی و ایران هم دیدند.
الف) وضع قوانین فرهنگی در امریکا
به اختصار خدمت شما بگویم در امریکا امر به معروف و نهی از منکر بود؛ از نوع خودشان. امکان دارد بعضیها بگویند آقا این امر به معروف و نهی از منکر، فقط اختصاص دارد به اسلام. من به خاطر این که شما بیشتر با این قضیه آشنا شوید؛ از این جمله استفاده کردم.
نکته دیگر این که آنها گشت ارشاد داشتند. افرادی را برای مهار کردن فساد در امریکا میگماردند که نام "the guardians of morality" پاسداران اصول اخلاقی را برایشان گذاشته بودند؛ انتخاب کرده بودند.
و اما در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر؛ بعضیها امکان دارد سؤال کنند آقا مگر میشود؟ این جامعه غربی، این جامعه امریکا که در فساد غوطهور است، امر به معروف و نهی از منکر؟!! بله! مثالهایی را برایتان خواهم زد.
- 1. قانون کامستاک
در سال 1873 میلادی، کنگره امریکا قانونی را وضع کرد؛ تحت عنوان " Comstock act" قانون کامستاک؛ که البته علت این که نام کامستاک را برای این قانون انتخاب کردند؛ به خاطر یک فرد به قول آمریکائیها، مبارز فساد آمریکایی بود به نام " Comstock Anthony "
این "آنتونی کامستاک" بر اساس اسناد تاریخی امریکا، حداقل 160 تُن، مطالب فاسد را، در امریکا جمعآوری کرده بود و نابود کرده بود. حداقل 2500 نفر از افراد فاسد آمریکایی را، همین "آنتونی کامستاک" دستگیر کرده بود و تحویل مقامات ذیربط داده بود.
2. قانون وُلستد
نکته دیگر، کنگره امریکا در سال 1915 میلادی قانون "Volstead" را تصویب کرد. که البته باز علت اینکه نام این قانون را "Volstead" گذاشتند؛ به خاطر یکی از اعضای کنگره امریکا بود؛ که این قضیه را پیشنهاد کرد. قانون "Volstead" چه میگفت؟ تولید، خرید، فروش و یا حتی حمل مشروبات الکلی ممنوع بود. به خاطر عواقب بدی که داشت.
یک علتی را که کنگره امریکا میگفتند باید در مقابل این فسادها بایستیم و قوانین را وضع کنیم؛ چون میگفتند این افراد فاسد، به این چیزهایی که الآن میگویند؛ قانع نیستند. اینها ماورای این قضایا را میخواهند. میخواهند تمام جامعه امریکا و جوامع غربی را به منجلاب کثافت بکشند.
در هر صورت یک سری از ایالات آمریکا را "dry states" ایالات خشک میخواندند. چون تولید، خرید، فروش و حتی حمل مشروبات الکلی ممنوع بود. ولی افراد فاسد مگر دست بردار بودند؟
جهودان صهیونیست، به اصطلاح، که از تولیدکنندگان اصلی مشروبات الکلی در امریکا بودند؛ مگر دست بردار بودند. هی فشار آوردند فشار آوردند و گفتند خب، آگر مشروبات الکلی تولید بشود که تا نیم درصد الکل داشته باشد مسألهای نیست. دست بردار نبودند. هی اضافه کردند. مثلاً در سال 1932 “FDR” Franklin Delano Roosevelt "فرانکلین روزولت" به خاطر فشاری که روی او آورده بودند از کنگره امریکا خواست که قضیه این مشروبات الکلی را مشخص کند؛ چه کار باید کرد؟ کنگره امریکا و بحثهایی را که داشتند به این نتیجه رسیدند گفتند آب جو و شراب، با سه درصد الکل مجاز است که در امریکا تولید و به فروش برسد. مگر به این قضایا اکتفا میکردند؟ نه، هی فشار آوردند. به تدریج دیگر شد به قول ایرانیها "عرق سگی". این شد وضعیت مشروبات الکلی. یعنی تمام قوانینی که در گذشته وضع شده بود؛ همگی لغو شد. یعنی لغوش کردند.
در سال 1925 میلادی یک معلم دبیرستان به نام "John Scopes" در ایالت تنسی، در ارتباط با "Darwin's Evolution" فرضیه تکاملی داروین، مطالبی را به دانش آموزان گفت. دانش آموزان وقتی آمدند منزل مطالب را برای پدر و مادرشان تعریف کردند که معلم مدرسه امروز در ارتباط با فرضیه تکاملی داروین این گونه گفت که انسان از نسل میمون است و... . بلایی بر سر جان اسکوپس آوردند که آن سرش ناپیدا بود. دادگاهیش کردند. گفتند که این چه یاوههایی است که آمدی سر کلاس درس به بچههای ما میگویی؟
3. قانون مقابله با همجنسبازی
بعضیها تصور میکنند این امریکا از اول موافق قضیه همجنسبازی بوده. در صورتی که این طور نیست. عزیزان من نمونههایی را خدمت شما میتوانم بگویم.
یک نمونه این که حداقل تا سال 1916 میلادی، در ارتش امریکا اگر یک فردی همجنسباز بود؛ حکم اعدامش را صادر میکردند. این گونه نبود که افراد مسأله همجنسبازی را رواج بدهند و از آن حمایت بکنند. ولی کمکم وضعیت را تغییر دادند.
به عنوان مثال در سال 1993 میلادی یک زن جهود صهیونیست، روسپی، به نام "هایدی فلایس" فرم مالیاتیاش را پرکرد. نوشت:
نامم: هایدی فلایس؛
شهرتم: مادام هالیود؛
شغلم، حرفهام: روسپی؛
سال گذشته، سال 1999 درآمدم: این مبلغ بود.
اداره مالیات امریکا و در اصل "عمو سام" گفت دروغ میگویی. بیشتر ساختی. چرا؟! چون 30 درصدش مالیات است. عمو سام میگفت ما به این کاری نداریم که تو از چه طریق کسب درآمد کردی حق ما را بده. 30 درصد مالیاتت را بپرداز. او را به زندان انداختند. در صدر اخبار برای مدتی به این قضیه میپرداختند که "هایدی فلایس" در زندان است. که البته وقتی در زندان بود؛ تهدید میکرد میگفت آن سردمدارهای امریکا که با من رابطه داشتند آنها را لو میدهم.
یک زمان کنگره امریکا قانون "Comstock act" را وضع کرد که قانون "Comstock act" میگفت یک فرد حتی حق ندارد یک مطلب فاسد را برای یک فرد دیگر در امریکا پست کند، پست کند. نه تنها تولید کند حتی حق نداشت پست کند. ولی وضعیت را به صورتی درآوردند که یک زمان همین دولت امریکا میآمد از یک زن روسپی میگفت 30 درصد مالیاتت را بده. اگر تو رفتی از طریق همخوابی کسب درآمد کردی ما به این کاری نداریم؛ حق ما را بده.
بنده مثالهای مختلفی را در ارتباط با این موضوع میتوانم بزنم.
شما نگاه کنید "Ronald Reagan" رونالد ریگان، رئیس جمهور امریکا بود. خب این رئیس جمهور امریکا یک نمادی بود برای بخشی از مردم امریکا. دختر ریگان را آوردند یک فیلم مستهجن از او تولید کردند؛ بعد با او یک مصاحبهای کردند؛ گفتند چی شد که حاضر شدی در مقابل دوربین این گونه عریان ظاهر بشوی؟ گفت قرض داشتم میخواستم قرضهایم را بدهم.
ببینید جامعه امریکا را به چه سمت سوق دادند؟
خب البته اینها میخواستند این را به جامعه امریکا القا کنند؛ نگاه کنید دختر رئیس جمهورتان، قرض داشته میخواسته قرضهایش را بدهد. آمده جلوی دوربین.
4. قانون مقابله با آوردن فرزندان نامشروع
زمانی اگر در امریکا یک فردی فرزند نامشروع به دنیا میآورد؛ او را دادگاهی میکردند. اسناد تاریخی امریکا این را میگوید.
"هاوارد زین" استاد اقتصاد دانشگاههای امریکا بوده؛ کتبی را در ارتباط با تاریخ امریکا نوشته. در یکی از این کتب به این نکته اشاره دارد که یک زن امریکایی را که برای پنجمین بار برای این که یک فرزند نامشروع به دنیا آورده بوده به دادگاه میبرند در هر صورت آن زن میگوید که این پنجمین باری است که شما من را به دادگاه کشیدید. من پول ندارم اینقدر پول وکیل بدهم.
در هر صورت وضعیت این گونه نبوده که هر کس میخواسته با هر کس دوست دارد رابطه جنسی داشته باشد و فرزند نامشروع به دنیا بیاورد.
به عنوان مثال دولت امریکا اعلام کرد که امریکاییهایی که در سال 1940 میلادی در امریکا متولد شدند 4 درصد از اینها نامشروع بودند. و به تدریج میزان فرزندان نامشرع امریکایی افزایش یافت تا این که در سال 2013 میلادی، به 45 درصد رسید.
یک سری از امریکاییها سوالی که از سردمدارهای امریکا دارند این است: که خب در سال 1940، 4 درصد بود آمار فرزندان نامشروع امریکایی و الان در سال 2013، به 45 درصد رسیده؛ آیا کافی است؟ سردمدارهای امریکا میگویند؛ نه. این میزان باید بیاید بالا و به 100 درصد برسد. شما باید خواستههای شیطان را تحقق ببخشید. شما باید دکترین شیطان را پیاده کنید.
ب) دکترین شیطان
حالا امکان دارد بعضیها این سؤال برایشان مطرح بشود که این دکترین شیطان چی هست؟ من اگر بخواهم در یک جمله توضیح در ارتباط با دکترین شیطان بدهم؛ این گونه است که میگویند: هر آنچه را که خدا به شما میگوید و هر آن گونه که خدا به شما میگوید که این گونه باش؛ قبول نکن و بگو "نه". و در راستایی قدم بردار که شیطان میخواهد. و در راستایی حرکت کن که خواستههای شیطان محقق بشود.
هالیودی که در دست جهودان صهیونیست هست؛ باید فیلمهایی را تهیه بکند و به سرتاسر دنیا صادر بشود و آن فرهنگی را که شیطان میخواهد باید پیاده بشود و این قضیه این فرهنگ شیطانی باید در تمام دنیا باید گسترش پیدا بکند.
ج) نگرش جوامع غربی نسبت عملکرد سردمدارانشان
خیلی از غربیها، اولاً جامعه امریکا، اروپا با اینها وقتی شما مینشینید صحبت میکنید خیلی از اینها از سیاستهای سردمداران امریکا و اروپا، نفرت دارند ولی کاری نمیتوانند بکنند. بارها و بارها در امریکا مردم قیام کردند مردم گفتند uprising قیام!! رژیم صهیون محور امریکا گفته Riot آشوب، زده قلع و قمع کرده.
نمیخواهند اراذل و اوباشی مثل جورج بوش و غیره باشند؛ یک سری امریکاییها هستند که میتوانند امریکا را نجات بدهند؛ ولی رژیم صهیون محور امریکا اصلاً نمیگذارد مردم اینها را بشناسند.
همان گونه که در زمان طاغوت، جامعه ایران که اکثراً مسلمان و شیعه بودند کاری نمیتوانستند بکنند.
در کودتای 28 مرداد صبح تا ظهر در ایران، ایرانی که اکثراً مسلمانند؛ آنهایی که ریختند در خیابان یک بخشی از مردم، طرفداری از مصدق میکردند؛ به راحتی امریکا کودتای 28 مرداد را صورت داد؛ دولت مصدق سرنگون شد؛ مصدق را گرفتند؛ محمدرضای ملعون مردم، پسر رضای قزاق را آوردند روی کار؛ خیلی راحت؛ کجا؟ در ایران، ایرانی که ایران اسلامی بود. یک سری علما بودند. به راحتی قضایا را تغییر دادند.
"Jesse Ventura " را نگاه کنید نه ایرانی است نه ایران آمده؛ نه تا این جا که من میدانم از جمهوری اسلامی حمایت کرده؛ لااقل علناً؛ فرماندار ایالت مینسوتا بود. کتابی نوشته تحت عنوان " American Conspiracies: Lies, Lies, and Dirty Lies that the Government has been Telling Us” دسیسهها یا توطئههای امریکا: دروغها و دروغها و دروغهایی که دولت امریکا به ما گفته؛ در کتابش به یک نکتهای اشاره میکند؛ میگوید چون دولت امریکا نمیتوانست با " Malcolm X" مالکوم ایکس و " Martin Luther King" مارتین لوتر کینگ مقابله بکند به راحتی اینها را کشت.
در هر صورت وقتی شما میروید در جامعه امریکا میبینید اینطور که باید و شاید مردم هم قدرت ندارند و هم این که سیستمهای جاسوسی امریکا، به انحای مختلف ضربات مهلکی را بر یک سری جریانات سیاسی میزنند که اصلاً همه مبهوت میمانند.
به اختصار میخواستم خدمت شما عزیزان بگویم که این وضعیت فرهنگی که شما در امریکا میبینید در گذشته این گونه نبوده؛ به تدریج آن را به این صورت در آوردند.
سیستم بردگی نوین
یکی از اموری که سردمداران امریکا به دنبال آن هستند؛ سیستم بردگی نوین است؛ به صورتی که در این سیستم بردگی نوین، زنجیر بردگی نامرئی باشد و افراد احساس نکنند که برده امریکا هستند و در راستایی قدم بَر میدارند که امریکا میخواهد.
سردمداران امریکا در اصل این گونه مطرح میکنند: مگر شما بیکارید که به یک منطقه و کشوری میخواهید لشکرکشی کنید و مردم آن منطقه و کشور را به استثمار بکشید؟ شما میتوانید تمام این قضایا را، در یک سیستم بردگی نوین پیاده کنید.
شعارهایی بدهید که اصلاً معتقد به آن نیستید. شعار Democracy دموکراسی، freedom & liberty آزادی، Human Rights حقوق بشر، Free Trade تجارت آزاد، New World Order نظم نوین جهانی، Globalization جهانیسازی و...
و در این سیستم بردگی نوین، آن کشورها از تمام ثروتها و نیروهای کارشان استفاده کنند و اندک اندک وضعیت را به گونهای تغییر دهیم که تمامی امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها، آن شود که ما میخواهیم و مردم آن کشورها با گذشت زمان، به بردگانی از بردگان ما تبدیل شوند؛ به صورتی که زنجیر بردگی نامرئی باشد و آنها احساس نکنند که برده ما هستند.
هدف از پیاده کردن سیستم بردگی نوین در کشورها
شیوه زندگیشان، آن باشد که ما میخواهیم؛ به گونهای لباس بپوشند و زندگی کنند که ما میخواهیم و بدین ترتیب بخش قابل توجهی از درآمدهایشان، به خزانههای ما به صورتی وارد شود که خودشان هم احساس نکنند.
اندک اندک در این سیستم بردگی نوین ما افراد را به صورتی در میآوریم که بعدها به این که برده ما هستند؛ افتخار کنند و از این که آن گونه که ما میگوییم زندگی میکنند و لباس میپوشند؛ افتخار کنند و اگر افرادی در آن کشور و جامعه حاضر نیستند که به بردگی ما دربیایند؛ آنها را مورد تمسخر قرار دهند. به این صورت که میگویند: به آن خانم نگاه کن؛ به آن آقا نگاه کن؛ پوشش دارد؟! حجاب دارد!! این چه وضعی است؟ ما را نگاه کنید. ما مدرن هستیم. ما روشنفکریم. ما منور الفکریم. ما دگردیسیم؛ آنها اُمُّل هستند.
ببینید با چه مهارتی سعی میکنند جوامع را به سمتی که دوست دارند هدایت کنند و کردند. آن چه را که متاسفانه جهودان صهیونیست سعی کردند در غرب به جامعه غربی القا کنند؛ در جوامع اسلامی نیز پیاده کردند. به عنوان مثال به دختران در مدارس و مانند آن میگویند: ببخشید هنوز باکرهاید؟ به روشی باید از دستش خلاص بشی.
هالیود شکلدهنده افکار و اندیشهها
بنده کتابی نوشتهام تحت عنوان "Hollywood molds minds" "هالیود قالبریز و شکلدهنده افکار و اندیشهها"، جهودان صهیونیست میگویند ما از طریق ماهوارهها، آنقدر مردم کشورها را بمباران میکنیم تا مغز این افراد به تعبیری به صورت مذاب در بیاید تا به مرور زمان هرگونه وابستگی فرهنگی، دینی و مانند آن را که این افراد دارند؛ از دست بدهند.
متاسفانه من در ایران اسلامی افرادی را در خیابان و مانند آن دیدهام؛ دهان که باز کردند دیدم عجب!! هر آنچه را که در ماهوارهها به خورد او دادهاند بلعیده و آن یاوههای آنها، به بخشی از تار و پود فرهنگی و اعتقادات این فرد تبدیل شده است. لزومی ندارد که این افراد از ایران خارج شده باشند؛ در ایران اسلامی هستند و غافل از این که در سیستم بردگی نوین امریکا و جهودان صهیونیست قرار گرفته؛ به صورتی که در این سیستم بردگی نوین، این زنجیرش نامرئی است و نمیبیند و احساس نمیکند و در راستایی قدم بَرمیدارد که جهودان صهیونیست میخواهند.
در این زمان این افراد با عینکی که جهودان صهیونیست بر چشم آن ها نهادهاند؛ به اسلام ناب و جمهوری اسلامی ایران مینگرند.
پوشش و حجاب در سیستم بردگی نوین
بعضی از زنانی را که من در خیابانهای تهران میبینم؛ زمانی اگر زنی یک چنین وضعیتی را در سواحل دریا در امریکا داشتند؛ دستگیر میشدند و دادگاهیش میکردند.
به عنوان مثال در سال 1907 میلادی یک زن فاسد جهود، به نام "آنت کلرمن" "Annet Kellerman" نه در خیابانهای امریکا؛ بلکه در سواحل امریکا تبلیغ میکرد که زنها باید لباسی چسبان بپوشند. چیزی که جامعه امریکا با آن مخالف بود.
با او چه کردند؟ او را آزاد گذاشتن؟ دستگیرش کردند. دادگاهیش کردند. بله. البته مطلبی رو که در دادگاه مطرح کرده بود این بود که من اگر یک چنین لباسی نپوشم نمیتوانم شنا کنم. ولی این قضیه برای مسئولین امریکا قابل قبول نبود. میگفتند این لباسی که تو به تن کردی؛ لباس مناسبی نیست. هر چند میخواهی شنا کنی.
بسیاری از افراد فاسد در امریکا و اروپا این گونه مطرح میکنند که اگر زنها الان در امریکا، فیلمهای هالیود و... این گونه ظاهر میشوند و یک سری فیلمهای مبتذل و بعضاً مستهجن رو ایفای نقش میکنند؛ باید از "Annet Kellerman" تشکر کرد. یعنی این "Annet Kellerman" بود که بنای فساد را گذاشت و بعد شد این.
ببینید جهودان صهیونیست که سعی در رواج فحشا و فساد در دنیا دارند؛ و هالیود که در دست جهودان صهیونیست است؛ و چه نسخههایی را که برای جوامع "jentile" غیریهود نوشتند؛ آن وقت خودشان چطور معتقدند و میگویند که زنهای یهودی چگونه باید در جامعه ظاهر شوند.
تابلویی در یکی از محلهای فلسطین اشغالی اسرائیل هست که به زبان عبری و انگلیسی نوشته؛ که اگر زنی که میخواهد به این محل وارد شود؛ لباسش پوشش خوبی نیست؛ شلوار پوشیده؛ آستینش کوتاه است و لباس گشادی به تن ندارد؛ حق ورود به محله ما را ندارد.
بعضی از این زنهای یهودی، حتی صورتهای خود را میپوشانند و بعضیها حتی از یک “cone”، از یک مخروط، در زیر پوششان استفاده میکنند و آن را روی سرشان میگذارند و بعد پوشش را، روی آن مخروط قرار میدهند و بر این اعتقادند که حتی کف سرمان را هم ، یک نامحرم نباید ببیند.
هدف از بیحجابی در سیستم بردگی نوین
ولی متاسفانه جهودان صهیونیست در ارتباط با "jentile" غیر یهود میگویند زنها باید هر آن چه را که دارند؛ باید بیرون بریزند و در معرض نمایش بگذارند. چرا؟
یک نکتهای را که بسیار اساسی است؛ باید خدمت شما عزیزان بگویم این است که کتابی است تحت عنوانthe protocols of the Learned elders of zion" " "پروتکلهای بزرگان صهیونیست"، یکی از پروتکلهای بزرگان صهیونیست، که در این کتاب به آن اشاره دارند این است که میگویند شالوده دین را در دنیا باید از بین ببریم. چرا؟ چرا باید شالوده دین را در دنیا از بین ببرند؟ چون میگویند اگر ایمان فردی را از او بگیرید؛ به راحتی میتوانید بر گردهاش سوار شوید؛ قضیهای که به راحتی در غرب پیاده کردند. قضیهای که سعی داشتند در زمان طاغوت در ایران پیاده کنند.
در هر صورت جهودان صهیونیست و از جمله این زن، "Annet Kellerman" در راستای اهداف جهودان صهیونیست و پروتکلهایشان حرکت میکردند و میکنند.
اگر "Annet Kellerman" فاسد در سال 1907 میلادی، 107 سال قبل، دستگیر شد؛ یک سری میگفتند آقا قضیه فقط این لباس چسبان نیست. اینها ماورای این قضایا را میخواهند و دقیقاً هم درست میگفتند.
یک سری از این افراد فاسد در ارتباط با زنها میگویند: ما از طریق این زنها داریم پول میسازیم؛ خب این چه اشکالی دارد؟ خب این زنها هم دارند پول میسازند.
در دنیا، در طول سال حداقل، دو ملیون آدم دزدی صورت میگیرد که اکثراً هم زنها و بچهها هستند. خبرنگار اروپایی رفته فلسطین اشغالی، با یک سری از این زنها مصاحبه داشته؛ اولاً خبرنگار اروپایی بیان میکند که حداقل 280 روسپی خانه، فقط در تل آویو است. او با بعضی از این زنها که صحبت کرده؛ میگوید ما حدوداً 18 ساعت از هر 24 ساعت داریم کار میکنیم؛ از هر 120 دلاری که میسازیم؛ 5 دلار به ما میدهند.
اینها یک چنین چیزی را برای زنها میخواهند. میگویند هر آنچه را که داری؛ در معرض نمایش بگذار. چون میخواهند بر گرده اینها سوار شوند. ارزشی برای اینها قائل نیستند.
یک مشت خاک، عاقبت دنبالهروان سردمداران امریکایی
چندی پیش دوستی با من تماس گرفت و گفت مادرم فوت کرده؛ بیا تشییع جنازه و رفتم. مادرش وصیت کرده بود که من را در قبر پسرم دفن کنید. پسرش سال 1350در یک حادثه رانندگی در سن 18 سالگی فوت کرده بود. ما رفتیم تشییع جنازه و بعد نبش قبر کردند؛ سنگ لحد را که برداشتند من خودم را دیدم. یعنی جمجمهای با چندتا استخوان؛ همه به خاک تبدیل شده بود.
یک فرد خیلی باید به خدا نزدیک باشد تا به خاک تبدیل نشود؛ تمام این قضایا شد یک مشت، یک لیوان خاک؛ همین. حالا اگر شما سوال کنید این لیوان خاک چیه؟ میگویم بله؛ یک زمانی مقداری مایعات مثل خون و آب، در این خاک در جریان بود؛ اعضا و جوارحی از این ساخته شده بود و بعد یک انسانی بود و حالا شده این؛ و بعد همین خاک روز قیامت، انسانی میشود و در محضر الهی باید بایستد و جواب بدهد.
در هر صورت شما به مجموعهای از این خاکها نگاه میکنید و با خود میگویید: این خاک چیست؟ پاسخ میدهند: این "George Washington" جرج واشنگتن، اولین رئیس جمهور امریکا است؛ عجب این که عظمتی داشت شد این؟ آن یکی کیست؟ میگویند: "John Adams" جان آدامز، معاونش که بعد او رئیس جمهور دوم امریکا شد؛ آن یکی کیست؟ "Thomas Jefferson" توماس جفرسون، سومین رئیس جمهور امریکا، عجب!! آن یکی کیست؟ "Theodore Roosevelt" تئودور روزولت، یکی دیگر از رؤسای جمهور امریکا که دستور قتل عام 600 هزار فیلیپنی را داد و نوه او یکی از عوامل اصلی کودتای 28 مرداد در ایران بود. عجب!!.
آن یکی کیست؟ "Eisenhower" آیزنهاور، که یکی از خیابانهای ایران به نامش بود. کودتای 28 مرداد در زمان او صورت گرفت. آن یکی کیست؟ " Harry Truman" هری ترومن، مردی است که دستور بمباران اتمی را در هیروشیما و ناکازاکی صادر کرد. عجب!! شده این خاک؟ بله! آن یکی کیست؟ فلان هنرپیشه هالیود، که یک سری از همین پیروی میکردند؛ همین یک مشت خاک؟! پایان کارش شده این؟!
آن خدایی که شما را از یک "sperm" اسپرم و "egg" اِیگ آفرید و به شما قدرت داد؛ رها کردید و ملعبه دست این یک سری خاک که هیچ قدرتی ندارد شدید؟!
متوسط عمر مفید یک انسان 60 ساله
شما نگاه کنید ببینید ما این عمری که خدا به ما داده است؛ چگونه مصرف کنیم و مصرف کردیم. به عنوان مثال ببینیم در فردی که 60 سال عمر میکند؛ گذران عمرش به چه صورت است؟
از این 60 سال عمر، 15 سالش که اصلاً محسوب نمیشود؛ چون هنوز به سن بلوغ نرسیده است؛ 45 سالش میماند؛
در طول هر 24 ساعت:
v 8 ساعت خواب و استراحت؛ یعنی 15 سال؛
v 8 ساعت هم کار و تلاش، برای امرار معاش، تحصیل و آموختن حرفه؛ یعنی 15 سال؛
v 1 ساعت صرف خوردن صبحانه، ناهار و شام؛ یعنی 2 سال؛
v 4 ساعت وقت صرف امور شخصی خودمان؛ نظیر پاکیزگی و استحمام، رفت و آمد، دیدن اخبار و برنامههای مختلف تلویزیون، گفتگو با دیگران، ترافیک و ...؛ یعنی 8 سال؛
مجموعا 55 سال می شود؛ که اگر از 60 سال کم کنیم؛ عمر مفید ما 5 سال خواهد بود.
این عمر مفید را چگونه میخواهیم صرف کنیم؟
این 5 سال را چگونه میخواهیم صرف کنیم؟
خب این مدت مفید عمرش میخواهد چگونه صرف شود؟ آیا درست است که این مدت طول عمر مفیدش را ملعبه دست یک سری شیاطین امریکایی و جهودان صهیونیست و... شود؟ کسانی که به زودی به یک خاک تبدیل میشوند.
آن خدای حی و قیوم را کنار گذارد؟! ملعبه دست یک سری افراد شیطان شود؟ آن هم در این مدت عمر کوتاه؟ راجع به آن فکر کنید.
انسان بدون این که علیه خداوند شمشیر بکشد؛ میتواند لذت دنیا را ببرد.
و ما هیچ زمان نباید ملعبه دست یک سری شیاطین امریکایی و جهود صهیونیست و شیاطین مختلفی که در جاهای مختلف، جولان میدهند باشیم. و آن خدایی که ما را از یک "sperm" اسپرم و "egg" اِیگ آفریده؛ را نادیده بگیریم، به خاطر این چند روز زندگی دنیا. آیا هیچ عقل سلیمی این را می پذیرد؟ در مورد آن فکر کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته