رویای کاذبه(طنز سیاسی)
شب عید کریسمس بود نوبت دادن ولیمه ما شد به جو گفتم چ کنیم دخل ما خالیس و کلی بدهی داریم و مالیه لا موجود و برای جلب نظر اونا باید حتما شام را مفصل بگیریم و پولشون رو بدیم !!!
جو گفت به نظرم افلوس را خرد خرد کنیم و بگیم قسطی بهتون میدیم و بگذار سماق بمکن ،بدهی را کی داده و کی گرفته پول شام هم میکشیم رو قرارداد اونا!
گفتم با دم شیر نمیشه بازی کرد،باید راه فرار هم داشته باشیم
شام را دادیم و خنده ای بکردیم و عکسی بگرفتیم و اینستا بکردیم
در همین حین درب زده شد دیدم یوکیوس، بگفتم ایکیوسان به موقع رسیدندی (به دلیل شباهتش اینو بش میگفتیم)
گفت شید گول؟؟
- ۰ نظر
- ۲۹ آذر ۹۴ ، ۰۲:۱۷