بصیرتی

بصیرت به معنای نگاه دقیق و روشن به امور است و این هدف ماست

بصیرتی

بصیرت به معنای نگاه دقیق و روشن به امور است و این هدف ماست

بصیرت یعنى - آگاهى علمى ، - آگاهى عملى ، همراه با نکته سنجى و درایت و فهم ( عقلانیت و فهم ) . - انسجام و وحدت ملى - دشمن شناسى - بصیرت به تعبیر امیرمؤمنان ، یعنى مشاهده درست و دقیق حوادث ، تفکر و تدبر در آنها و سنجیدن مسائل و حوادث . رهبر فرزانه انقلاب در توضیح دقیق بصیرت مى فرماید : « بصیرت را در دو سطح میتوانیم تعریف کنیم . یک سطح ، سطح اصولى و لایه‌ى زیرین بصیرت است . انسان در انتخاب جهان‌بینى و فهم اساسى مفاهیم توحیدى ، با نگاه توحیدى به جهان طبیعت ، یک بصیرتى پیدا میکند . . . . این ، پایه‌ى اساسى معرفت است پایه‌ى اساسى بصیرت است . این بصیرت خیلى چیز لازمى است این را باید ما در خودمان تأمین کنیم . بصیرت در حقیقت زمینه‌ى همه‌ى تلاشها و مبارزات انسانى در جامعه است . این یک سطح بصیرت . بجز این سطح وسیع بصیرت و لایه‌ى عمیق بصیرت ، در حوادث گوناگون هم ممکن است بصیرت و بى‌بصیرتى عارض انسان شود . انسان باید بصیرت پیدا کند . این بصیرت به چه معناست ؟ یعنى چه بصیرت پیدا کند ؟ چه جورى میشود این بصیرت را پیدا کرد ؟ این بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین هم روى آن تکیه و تأکید شده ، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او میگذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا میکند ، تدبر کند سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند به تعبیر امیرالمؤمنین ، اعتبار کند : « رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر » فکر کند و بر اساس این فکر ، اعتبار کند . یعنى با تدبر مسائل را بسنجد - « و اعتبر فأبصر » - با این سنجش ، بصیرت پیدا کند . حوادث را درست نگاه کردن ، درست سنجیدن ، در آنها تدبر کردن ، در انسان بصیرت ایجاد میکند یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود . امیرالمؤمنین ( علیه الصّلاه و السّلام ) در جاى دیگر میفرماید : « فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر » . . . » ( سخنان مقام معظم رهبرى در جمع دانشجویان استان قم 1389 )

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

جریان شناسی جنبش دانشجوئی(جلسه 3)

ehsan mollaei | يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۲۹ ب.ظ

جلسه سوم:آسیب‌شناسی جنبش دانشجویی


 دریافت فایل آفلاین جلسه سوم


 پیش مطالعه جلسه سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از تشکل‌های دیگر "جنبش عدالتخواه دانشجویی" است. جنبش عدالتخواه دانشجویی پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری تحت این عنوان که ایشان فرمودند لبّ مطالبه ما از جنبش دانشجویی عدالتخواهی است این جنبش شکل گرفت. به تعبیر بهتر این عده از دوستان عزیز دانشجو به دنبال این هستند که آن فرمان و رهنمود مقام معظم رهبری جامة عمل پوشیده شود و بویژه از طرف دانشجویان و دانشگاهیان پیگیری شود. همانطور که از عنوان و اسم این تشکل ارزشی و انقلابیِ دانشجویی برمی‌آید این عده از دوستان عزیز به دنبال عدالتخواهی هستند. در رابطه با مبارزه با مفاسد اجتماعی بویژه مفاسد اقتصادی و مالی فعالیت‌های گسترده‌ای دارند سعی می‌کنند که با رسانه‌ای کردن و آگاهی‌بخشی به توده‌های عمومی دانشجویان و افکار عمومی – مردم- این فرمان و دستور و رهنمون حضرت آقا را پیگیری بفرمایند.

جنبش عدالتخواه دانشجویی هم مثل سایر تشکل‌های دانشجویی، نشست‌های آموزشی و تشکیلاتی را برگزار می‌کند. سایت‌های مختلفی را برای خودش طراحی کرده و مطالب و محتوای مرتبط با فعالیت‌ها و مواضع خودش را بارگذاری می‌کند و آنجا خدمت هر دانشجو و دانشگاهیان عرضه می‌کند.

عمدة‌ کارهای جنبش عدالتخواه دانشجویی، مجازی و از طریق اینترنت است. یعنی آن‌ها سعی کردند که قالب‌های سنتی گذشته که دانشگاهیان و تشکل‌های دانشگاهی داشتند از آن قالب‌ها کمتر استفاده کنند و از قالب‌ها و روش‌های جدیدی برای بهره‌گیری، استفاده کنند. نمایندگان این تشکل دانشجویی هر سال در محضر مقام معظم رهبری ضیافت دانشجویی که با ایشان تشکیل می‌شود صحبت می‌کنند و مواضع خودشان را اعلام می‌کنند. این تشکل هم جزء ارزشی‌ترین و هم جزء تشکل‌های اسلامی دانشگاه‌های ماست و همه بر خودمان واجب و حق می‌دانیم که از این تشکل ارزشی و انقلابی هم حمایت کنیم که به دنبال تحقق فرامین مقام معظم رهبری در فضای دانشگاهی است.

تشکل دیگر تشکل‌هایی هستند که در دانشگاه‌های آزاد اسلامی فعالیت دارند تحت عناوین "اتحادیه اول"، "اتحادیه دوم" و "اتحادیه سوم". یعنی سه‌تا تشکل و اتحادیه هستند که ذیل خودشان چندین دفتر تشکیلاتی را در برمی‌گیرند. البته در اکثر دانشگاه‌های آزاد دفتر بسیج دانشجویی وجود دارد؛ یا در برخی از آن‌ها جامعه اسلامی وجود دارد یا انجمن‌های دانشجویان وابسته به دفتر تحکیم وحدت یا انجمن اسلامی مستقل این‌ها وجود دارند. من این‌ها را عرض نمی‌کنم. تشکل‌هایی هستند که بصورت ویژه و فقط در دانشگاه‌های آزاد اسلامی سراسر کشور فعالیت می‌کنند. در این تشکل‌ها هم افرادی هستند که به دنبال تحقق ارزش‌های دینی، انقلابی و اسلامی در دانشگاه‌های آزاد هستند. این‌ها هم نشست برگزار می‌کنند، جلسات بررسی و نقد مسائل فرهنگی- سیاسی دارند، جلسات نقد فیلم دارند، کارگاه‌های آموزشی مختلف پیرامون مسائل فرهنگی و سیاسی برگزار می‌کنند، این‌ها هم وجود دارد. دوستان عزیز دانشجویی که در یکی از دانشگاه‌های آزاد تحصیل می‌کنند و آنجا ممکن است اصلاً انجمن اسلامی نباشد، جامعه اسلامی دانشجویان نباشد و... می‌توانند به آن تشکل‌هایی که مختصّ دانشگاه آزاد است مراجعه کنند و در قالب آن تشکل فعالیت بکنند.

آسیب‌شناسی جنبش دانشجویی

می‌دانید که هر جنبش و جریانی ممکن است دچار آفات، آسیب‌ها و موانعی باشد. تشکل هم مثل یک ارگان زنده است، مثل بدن انسان می‌ماند ممکن است سالم باشد ولی خوب تهدیدات مختلفی آن را تهدید می‌کند، آسیب‌های مختلفی آن تشکل و ارگان مربوطه را تهدید می‌کند. آشنایی با این تهدیدات و آسیب‌ها یک ضرورت جدی برای اعضای تشکل‌های دانشجویی است.

یکی از مهمترین آسیب‌های جنبش دانشجویی "فقر تئوریک" است. متأسفانه بخشی از اعضای فعال در جنبش دانشجویی دچار این مشکل هستند یعنی مطالعات اندک، سطحی، تک‌بُعدی و این یکی از آسیب‌های حال حاضر جنبش‌های دانشجویی ماست. دوستان عزیز! بدون هیچ تعارفی، با مطالعه دوتا روزنامه! چهارتا سایت! یک کتاب! نمی‌شود تحلیل‌گر سیاسی بود. بنده که در خدمت شما هستم شاید نزدیک بیست سال است کارم این است و رشته تخصصی‌ام این است، فعالیتم این است، از صبح تا شب، و معیشتم از این راه است، در اکثر مواقع دچار تحلیل‌های اشتباه می‌شوم و همه این‌طور هستند. شما بدانید که مایی که شاید هزاران سیاسی در خلال یک روز، چندین ساعت به مطالعه تحلیل‌های مختلف خبری و سیاسی می‌خوانیم باز هم دچار اشتباهات می‌شویم، شمایی که با دوتا روزنامه! چهارتا سایت! آن هم شاید به مدت دو- سه ماه است شروع کردید نمی‌توانید یک تحلیل عمقی و بنیادین از مسائل سیاسی داشته باشید. بایستی خیلی مطالعه کرد و خیلی هم دست به عصا حرف زد. بنابراین یکی از مشکلات ما این است که ما دچار فقر تئوریک هستیم. در گذشته دانشجویانی که عضو تشکل‌ها بودند میزان مطالعات فرهنگی – سیاسی‌شان به شدت زیاد بود، خیلی زیادتر از آن چیزی که الآن هست. البته الآن هم در بین دانشجویان خیلی‌ها هستند که اهل مطالعه هستند ولی این باید فراگیر شود، باید همه همین‌طور باشند. من یادم می‌آید در دورة دانشجویی، ما اکثر کتاب‌های شهید مطهری، دکتر شریعتی، چمران، شهید بهشتی، کتاب‌های مرتبط با مسائل سیاسی – فرهنگی حضرت امام(ره)، فرمایشات رهبری را می‌نوشتیم، ‌خلاصه‌برداری می‌کردیم، خب الآن شما دوباره باید این اقدامات را انجام دهید، یعنی خدای ناکرده جنبش دانشجویی دچار فقر تئوریک نباشد.

یکی از راه‌هایی که می‌شود این مشکل را حل کرد، "تدوین سیر مطالعاتی" است. سیر مطالعاتی در مسائل اسلامی، سیر مطالعاتی در مسائل فرهنگی، و سیر مطالعاتی در مسائل سیاسی است. این اتفاق هم افتاده، یعنی شما لازم نیست به خودتان زحمت بدهید، دیگران نشستند، اساتید و صاحب‌نظران نشستند پیرامون این موضوعات آمدند یک سیر مطالعاتی تدوین و طراحی کردند و شما می‌توانید به این سیر مطالعاتی مراجعه کنید. دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها چنین کاری را کرده، پژوهشگاه‌های دیگری هم، خارج از دفتر، چنین کارهایی را کرده‌اند. به عنوان مثال شما می‌توانید به "سایت کانون اندیشه جوان" مراجعه کنید، یک طرحی دارد تحت عنوان "سما" سیر مطالعات اسلامی، آن را بگیرید یک ده- بیست‌تا کتاب معرفی کرده، آن ده- بیست‌تا کتاب را بخوانید، خب البته روشن است که شمایی که رشته‌تان فنی- مهندسی است، پزشکی است، رشته‌های غیر مرتبط با علوم سیاسی و علوم اجتماعی است، با این ده- بیست‌تا کتاب، آن مبانی اولیه را‌ انشاءا...، خواهید داشت و بعد هم می‌توانید پیگری بفرمایید.

آسیب دوم؛ "سطحی‌‌نگری" است. دوستان عزیز دانشجو! مسائل سیاسی و اجتماعی سطحی نیستند. ممکن است که ما با بروزات و ظهوراتی که سطحی هستند برخورد کنیم و فکر کنیم که این‌ها سطحی هستند. بسیاری از اندیشه‌هایی که الآن وجود دارد در جامعه زده می‌شود توسط اصولگرایان یا اصلاح‌طلبان یا جریان‌های اپوزوسیون، این‌ها مبانی فلسفی و تاریخی دارند. بنابراین نباید با سطحی‌نگری به این مسائل برخورد کرد. به عنوان مثال تفکری که منتسب به "انجمن حجتیّه" است، یعنی آن‌ها کسانی هستند که مسلمان هستند ولی در عین حال سکولار، یعنی مسلمانان سکولار هستند محصول بیست- سی سال اخیر نیست، محصول طول مدت تاریخ بودند و الآن هم هستند. بنابراین ما بایستی نه با "افراد" بلکه با "افکار" مقابله کنیم. مقابله با فکر هم، فکر است با زور نیست. شما ممکن است با زور یک فکری را برای مدتی محدود کنید ولی تا زمانی که این زور قدرت دارد و این فکر را محدود کرده، زور که کمی شُل شد، دوباره فکر بازتولید خواهد شد.

نکته دومی که در رابطه با سطحی‌نگری می‌خواهم عرض کنم این است که متأسفانه بخش عمده از ظرفیت جنبش دانشجویی مصروف مسائل داخلی است. در بحث بسیج دانشجویی عرض کردم حضرت امام از بچه‌های بسیج دانشجویی منتظر این نکته بود که آن‌ها به دنبال تحقق حکومت اسلامی در جهان باشند، خب ما بایستی برای این کار برنامه بریزیم. تحقق حکومت اسلامی در جهان که در یکی – دو سال اتفاق نمی‌افتد، خب باید برای آن برنامه‌ریزی کرد. ارتباط با تشکل‌های دانشجویی خارج از کشور، ارتباط با دانشجویان و اساتید مسلمانِ ارزشی و انقلابی در خارج از کشور، جزء وظایف تشکل‌های دانشجویی باشد، اما متأسفانه این خیلی کمرنگ است. البته در مواردی من خبر دارم که برخی از تشکل‌ها این ارتباط را داشتند و به نقاط خیلی خوبی هم رسیدند، منتهی نباید متوقف شود، مثل من و مثل شما خیلی‌های دیگر در خارج از ایران هستند که دل به امام و رهبری داده‌اند و عاشق تفکر و ارزش‌های انقلابی و شیعی هستند. آن‌ها نباید رها شوند، ما باید از این ظرفیت‌ها هم استفاده کنیم، و آن دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را تقویت کنیم.

آسیب سوم؛ "جوّ‌زدگی" است. متأسفانه حتی برخی از اساتید ما هم دچار جوّزدگی می‌شوند! جنبش دانشجویی نباید اسیر جوزدگی شود. به عنوان مثال یک پدیده‌ای در جامعه شکل می‌گیرد، همه، تمام تمرکز ذهنی‌شان روی آن پدیده مصروف شده است. به عنوان مثال یک اتفاقی تحت عنوان فتنه 88 اتفاق افتاده، تمام ظرفیت‌های فکری مصروف آن می‌شود یا یک فردی، یک آقایی، یک استادی، یک صاحب‌نظری، یک مطلبی نوشته یا یک سخنرانی کرده، تمام فکر این است و تمام ظرفیت‌ها و هزینه‌ها نباید مصروف این شود که به آن جواب دهیم. ما صرفاً نبایستی جنبه‌های انفعالی ماجرا را بگیریم، جنبه فعّالی ماجرا، جنبه ایجابی ماجرا را هم در نظر بگیریم. یک فیلمی یک فرد دیگری به عنوان مثال فیلمی ساختند علیه جنبش دانشجویی و ارزش‌های انقلابی ما، تحت عنوان "آرگو"، برخورد با این اشکالی ندارد برخورد سلبی اشکالی ندارد، بیانیه بدهیم تا تنویر افکار عمومی اتفاق بیافتد، ولی ایجابی‌اش چه؟ تشکل‌های دانشجویی بویژه دفتر تحکیم وحدت که بنیانگذار چنین کاری بوده و بسیج دانشجویی که الآن در لانه جاسوسی مستقر است، این‌ها باید در رابطه با اشغال لانه جاسوسی فیلم بسازند و تولید کنند، انیمیشن تولید کنند، کار هم بکنند، فقط نقد فیلم دیگران نباشد، ایجابی‌اش هم باید اتفاق بیافتد، نباید جوّزده شد.

مشکل و آسیب بعدی، "روزمره‌گی" است. ما معمولاً متأسفانه برنامه درازمدت نداریم. خب این هم یک بخشی‌اش هم طبیعت جنبش دانشجویی است. برای اینکه دانشجویان معمولاً سال اول وارد دانشگاه می‌شوند، سال اول هنوز شناخت آنچنانی وجود ندارد، تازه روند جذب است و جذب می‌شود، سال دوم آموزش می‌بیند، سال سوم به بار نشسته و فعالیت می‌کند، سال چهارم بحث کنکور کارشناسی ارشد و... دیگر تمام است. یعنی تقریباً یکسال مفید باقی می‌ماند. خب این یکسال بخشی از این روزمره‌گی طبیعی است، ولی تشکل‌های دانشجویی باید بنشینند و سعی کنند نیروهای خودشان را از آن روزمره‌گی در بیاورند، و این هم با برنامه است. یعنی با تقویم کاری و با برنامه‌ریزی بگوییم آقا فرض بفرمایید ما در یک دانشگاهی مثلاً انجمن اسلامی دانشجویان داریم مثلاً دانشگاه ارومیه، این باید یک برنامه کاری بنویسد، که بر اساس این برنامه کاری، آقا ما امروز که سال 92 هستیم، سال 93 قرار است کجا باشیم؟ سال 94 کجا قرار است باشیم؟ 5 سال بعد کجا قرار است باشیم؟ بیست سال بعد قرار است ما کجا باشیم؟! خب این‌ها باعث می‌شود که از روزمره‌گی در بیاییم.

آسیب پنجم؛ "نبود یا کمبود آموزش" است. هر تشکلی و هر نیروی تشکیلاتی بایستی ملزم باشد که آموزش تشکیلاتی و آموزش‌های فرهنگی- سیاسی ببیند و بر اساس این آموزش‌ها رشد کند. به عنوان مثال اگر قرار است کسی دبیر تشکلی باشد باید یکسری از آموزش‌ها را ببیند، به عنوان مثال آموزش مدیریت زمان ببیند، آموزش مدیریت تشکّل ببیند، آموزش حل مناسبات درون تشکیلاتی را ببیند. یک اختلافی ممکن است در داخل تشکیلات در فلان انجمن اسلامی و بچه دانشجوها رخ بدهد، این مدیر یا آن دبیر تشکل ببیند با این مشکلات چطوری برخورد کند که بچه‌ها از همدیگر جدا نشوند بلکه علیرغم آن اختلافات کنار هم باشند. این نیازمند آموزش است، یا در مورد مسائل سیاسی،‌ روش تحلیل سیاسی باید آموزش دید. یا کارهای فنی است، با مطالعه دوتا روزنامه و چهارتا سایت کسی تحلیل‌گر نمی‌شود. کار فنی است، روش دارد. به عنوان مثال روش تحلیلسیاسی ، انواع روش داریم: روش تحلیل سیستمی، روش هرمنوتیک، روش تحلیل گفتمان، روش فراتحلیل و... این‌ها همه روش داریم، این‌ها را باید یاد بگیریم، ماها هم یاد گرفتیم و شما هم باید یاد بگیرید این‌ها را. در مورد جریان‌های سیاسی باید یاد بگیریم، در مورد اندیشه سیاسی باید یاد بگیریم، اینها همه‌اش ما مجبور و ملزم هستیم که آموزش ببینیم. البته برخی تشکل‌ها دارند این‌ها را ولی کمبود است، من از دو واژه استفاده کردم "نبود" یا "کمبود". بعضی جاها که اصلاً نیست که این وضعیت خیلی بحرانی است، بعضی جاها هم هست ولی کمبود است ما بایستی این کمبودها را جبران کنیم و نیروهایمان آموزش دیده باشند.

آسیب ششم؛ "تخطّی تشکیلاتی" است. متأسفانه ما تشکیلات را با هیئت یکی می‌دانیم! تشکیلات هیئت نیست، سلسله مراتب دارد. به هرحال کسی که آنجا دبیر تشکیلات است و من هم عضو آن تشکیلات هستم بایستی از دستورات تشکیلاتی و آن ساختار و چارچوب‌های تشکیلاتی تبعیت کنم. روشن است که منظور این نیست که یک دبیر تشکلی فرمانی داد مثلاً یک گناهی را فرمان بدهد آن باید اطاعت شود، منظورمان این نیست، منظور ما در چارچوب اصول اسلامی است. بنابراین نبایستی اگر کسی عضو تشکیلات شد، نباید تخطی تشکیلاتی انجام دهد.

آسیب هفتم؛ "واگرایی" است. به هرحال همه ما انسانیم و همه ما دارای مفروضات ذهنی خودمان و محیط خاص اجتماعی و تربیتی خودمان هستیم و ممکن است در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی اختلاف نظر داشته باشیم. حالا بنده و شما آمدیم فرض بفرمایید در بسیج دانشجویی مثلاً یک دانشگاهی فعالیت می‌کنیم. خب این اختلافات فرهنگی و محیطی و تربیتی و خانوادگی‌مان نبایستی باعث شود که من از شما جدا شوم و واگرایی و خدای‌نکرده به انشعاب برسیم. خب نباید این اتفاق بیافتد. ما بایستی همگرا باشیم. علیرغم آن اختلاف‌نظرها، و اصول کلی‌مان یکی هستیم، ما باید بدانیم که همه ما دنبال تحقق ارزش‌های دینی، اسلامی و انقلابی در دانشگاه هستیم. همه ما معتقد و خودمان را متلزم به تبعیت از رهبری رهبر معظم انقلاب می‌دانیم، همه ما معتقد به پاسداشت ارزش‌ها و خون شهدا در دانشگاه هستیم. اینها چیزهای کمی نیست، نقاط اختلاف در مقابل این نقاط اشتراک خیلی کم است. واگرایی هم یکی از آسیب‌های جدی است و باید که از آن به دور بود.

آسیب بعدی "انفعال" است. من در بحث روزمره‌گی و جوّزدگی توضیح دادم، خواهش من از شما دوست عزیز دانشجو این است که به ابعاد فعالی یک تشکل توجه بفرمایید. صرفاً انفعالی برخورد نکنید، عرض کردم ممکن است در دانشگاه یک اتفاقی بیافتد مثلاً در یک دانشگاه ممکن است بدحجابی در یک برهه‌ای رشد کند، تمام تفکر این نباشد که آن را سرکوب کنید، بلکه شما به دنبال وجه فعالی ماجرا بروید که ما چه کار کنیم که در دانشگاه ما، ماجرای حجاب و عفاف، ضریب حجاب و عفاف ارتقاء پیدا کند. میزان بچه‌هایی که به مسجد می‌آیند بیشتر شود. میزان بچه‌هایی که در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند بیشتر بشود. به این‌ها بایستی پرداخت.

نکته بعدی و آسیب بعدی "عملکرد جزیره‌ای" است. متأسفانه ما می‌بینیم که در یک دانشگاهی، به عنوان مثال بسیج دانشجویی هست، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل هست، دفتر تحکیم هست، جامعه اسلامی دانشجویان هم هست، هر کسی دارد کار خودش را انجام می‌دهد، این عملکرد جزیره‌ای است و در بعضی از موارد، با شدت تأسف بیشتر می‌شود گفت که این عملکردها دارد همدیگر را خنثی می‌کنند. خب ما بایستی این را، همه دنبال این هستیم که نکته اول و آخر ما هم، همه تشکل این است که ارزش‌های دینی و اسلامی و انقلابی را در دانشگاه پیاده کنند، خب بایستی برنامه‌ها یک طوری باشد که هم‌پوشان نباشد، یا خنثی‌کننده هم نباشد، باید هم‌افزایی اتفاق بیافتد. به عنوان مثال اگر بسیج دانشجویی خودش را ملزم می‌داند که در اسفندماه اردوی راهیان نور را برگزار کند و تعدادی از دانشجویان را به مناطق جنگی ببرد و با فعالیت‌ها و رشادت‌های رزمندگان اسلام آشنا کند، منی که عضو جامعه اسلامی دانشجویان هستم بگویم برادران بسیج من هم آماده‌ام این جزوه، این لوح، این برنامه را به شما بدهم و آنجا کمک کنم. این‌طور نباشد که آن‌ها اردوی راهیان نور بروند و ما دقیقاً خلاف آن برنامه، یک برنامه دیگر برگزار کنیم! یا مثلاً آن‌ها در لیالی قدر یک تشکلی برای خودش مجلس داشته باشد یک تشکل دیگر برای خودش! خب این‌ها عملکرد جزیره‌ای هست و یک آسیب جدی است. ما بایستی طبق فرامین حضرت امام و مقام معظم رهبری آن کلمه طیّبة وحدت را حفظ کنیم.

آسیب بعدی "عدم کادرسازی" است. شمایی که الآن عضو تشکل دانشجویی هستید بایستی بدانید به هرحال این چهار سال دوران تحصیلات، یا هفت سال دوران تحصیلات، دوران تحصیلات مقدماتی یا لیسانس یا دکترای حرفه‌ای یک روزی تمام می‌شود. خب شما می‌روید، بعد از شما چه کسی بایستی بیاید و عَلَم این تشکل را به دوش بکشد؟ خب بایستی نیروسازی شود و نیرهای جدید را جذب کنید، آموزش بدهید، اجازه فعالیت به آن‌ها بدهید، اجازه بدهید که آن‌ها هم با آزمون و خطا اشتباهات‌شان را تصحیح کنید، کمک‌شان کنید، باید کادر بسازیم، نیرو بسازیم برای انقلاب، برای تشکل‌ها.

آسیب بعدی "عدم چهره‌سازی" است. ما در واقع نیرو می‌سازم ولی او را چهره نمی‌کنیم. مثلاً منی که دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان هستم، یک نیرویی را جذب کردم، آموزش هم دادم ولی چهره‌اش نمی‌کنم. چطوری چهره‌اش می‌کنیم؟ وقتی شما می‌روید پیش رئیس دانشگاه، این را هم با خودت ببر. وقتی می‌روی خدمت امام جمعه، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها این آقا و آن خانم را هم با خودت ببر بگذار این را بشناسند و بگذار ببینند که شما چطور با رئیس دانشگاه رابطه برقرار می‌کنید، چطوری حرف می‌زنید. یا فرض کنید شما می‌خواهید یک استادی را دعوت کنید بیاید برای جلسه سخنرانی، اجازه بدهید او حرف بزند، بگویید که فرض کن حسین آقا شما تماس بگیر، بگذارید او هم یاد بگیرد، آن آقا که با استاد که تماس می‌گیرد استاد ایشان را بشناسد و این چهره بشود. یا فرض بفرمایید یک خبرگزاری، نشریه‌ای، مجله‌ای، وب‌سایت خبری‌ای یا روزنامه‌ای برای مصاحبه می‌آید ایشان هم معرفی کنید چون شما سال بعد می‌روید این هست که تا دو- سه سال دیگر در تشکل باقی می‌ماند. بنابراین من خواهشم این است که اجازه بدهید به جوان‌ها، جوان‌تر از خودمان بیایند و چهره‌شان کنیم، همان انتقادی که من و شما به بعضی از مسئولین داریم که اجازه نمی‌دهند جوان‌ها بیایند و کا را به دست بگیرند داریم خودمان هم بعضی موقع‌ها همان کارها را انجام می‌دهیم. اجازه بدهیم جوان‌های سال اولی اشکالی ندارد یادشان بدهید بگویید آقا اشکالی ندارد شما این حرف را بزن، اینطوری بگو، یادشان بدهید و چهره‌اش هم بکنید که تشکل رو به رشد باشد.

و آسیب پایانی "عدم گردش نخبگان" است گردش نخبگان اتفاق نمی‌افتد، به عنوان مثال که بنده که شدم دبیر فلان تشکل، می‌بینی پنج سال است که دبیر است! خب آقاجان شما دیگر فارغ‌التحصیل هم شدی، خب ول کن و اجازه بده دیگران هم بیایند که این گردش نخبگان اتفاق بیافتد، این ژلاتینی بودن جنبش دانشجویی جزء مزایای آن است اجازه بدهید رخ بده و پی‌درپی نفرات دیگری بیایند و چون نفرات دیگر نبایستی نافیِ زحمات گذشتگان هم باشند، یعنی اینطوری نباشه که نفر جدید بیاید و زحماتی که دیگران گذاشتند و انجام دادند نافی آنها باشد و این گردش نخبگان اتفاق بیافتد. الحمدلله الآن در بسیاری از تشکل‌ها این اتفاق رخ می‌دهد. من گفتم اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل یا جامعه اسلامی دانشجویان یا دفتر تحکیم وحدت یا حتی بسیج دانشجویی مدام این گردش نخبگان رخ می‌دهد حتی اگر نفر بعدی، دبیر بعدی ضعیف‌تر از دبیر فعلی هم باشد باز بهتر است او دبیر باشد، این گردش اتفاق بیفتد و تشکل رو به رشد باشد انشاءا...

نظرات  (۱)

به فروشگاه اینترنتی ما هم سر بزنید
setup-mag.eshopfa.biz
پرداخت درب منزل
خریدی مطمئن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی